سنباد، سکویی به وسعت داده
پلتفرم بانکداری باز سنباد ارائه دهنده راهکارهای جامع مبتنی بر API برای تمامی کسبوکارها است. با سنباد میتوانید نسل جدیدی از خدمات بانکداری باز (Open Banking) و مبتنی بر داده را تجربه کنید تا سفر بهتری در دنیای اقتصاد نوآوری داشته باشید.
کسبوکارتان را با API هوشمند کنید!
تحول دیجیتال نیازمند خدمات دیجیتال است. سنباد بازیگر آیندهی سرویسهای مبتنی بر API و بانکداری باز است. در سکوی نوآوری داده باز محور سنباد میتوانید بهعنوان سرویس گیرنده از خدمات سنباد استفاده کنید یا در نقش سرویسدهنده با اشتراک گذاری دادههای کسبوکارتان، خدماتی با ارزش افزوده بالاتر ایجاد کنید؛ با هم برای تجربهای بهتر در سنباد منتظرتان هستیم!
مزایا
تجربه یکپارچه
ارائه استاندارد تمام سرویسهای پلتفرم سنباد برای تجربه یکپارچه مشتریان
پشتیبانی متمرکز
پشتیبانی تمام سرویسها در یک پنجره واحد و بدون نیاز به ارتباط مستقیم با سرویسدهندگان
قیمتگذاری منعطف
پرداخت بر اساس میزان استفاده و ارائه بستههای متنوع مبتنی نیاز مشتریان
سکوی APIهای سفارشی
اتصال سرویس دهندگان به زیست بوم API باز سنباد و تولید APIهای سفارشی
امنیت
استفاده از استانداردهای امنیتی روز دنیا و مدلهای متنوع و چابک ارائه دسترسی در پلتفرم سنباد
خدمات
سرویسهای انتقال وجه
در پلتفرم بانکداری باز سنباد انواع سرویسهای انتقال وجه مبتنی بر حساب با معماری نوین آماده شده تا با استفاده از ظرفیت بانکهای پیشرو کشور تجربه منحصربهفرد و یکپارچهای را تجربه کنید.
سرویسهای گزارشگیری
با استفاده از سرویسهای گزارشگیری سنباد قابلیت دریافت انواع گزارشهای مربوط به عملیات مبتنی بر حساب فراهم شده تا عملیاتهای مالی تسریع شود.
سرویسهای آینده
به زودی...
سهامداران
سادگی در اتصال
مسیر خلق ارزش با سنباد
1
ثبت نام و ورود به سندباکس
2
ساخت و تست اپلکیشن
3
درخواست سرویس عملیاتی
4
نوآوری ماجراجویانه
مجله سنباد
بررسی تغییر و تحولات اقتصاد API
کسری دولتخواهی، قائممقام شرکت بانکداری باز سنباد در یادداشتی برای ماهنامه عصر تراکنش به وضعیت اقتصاد API و تحولات پیش رو این صنعت همواره در حال رشد و مهم پرداخته است که پیشنهاد میکنیم این مقاله را در ادامه مطالعه کنید.
در سالهای اخیر اقتصاد API رشد چشمگیری داشته، اما علیرغم همه تحولات و فعالیتها، پیشبینی آینده سخت و دشوار است. آن چه با اطمینان میتوان گفت، این است که اقتصاد API به رشد خود ادامه خواهد داد. در بسیاری از پیشبینیهایی که در حوزههایی چون خدمات مالی، پایگاههای اطلاعاتی و حتی بخش بهداشت و درمان صورت پذیرفته است، APIها نیز کموبیش حضور دارند، حضوری که نسبت به سالهای گذشته بسیار مشهودتر است. در ادامه پیشبینیهایی پیرامون روند تغییر و تحولات اقتصاد API در 10 عنوان مطرح شده است.
1- امنیت همچنان مسئله اصلی باقی خواهد ماند. تعدد و فراوانی درزهای امنیتی و اطلاعاتی در سالهای اخیر حاشیههای زیادی را برای APIها رقم زد. در آینده انتظار میرود که شرکتها برای جلوگیری از نشتهای اطلاعاتی سرمایهگذاری قابلتوجهی در این مورد انجام دهند. بااینحال، در بستر وب هنوز شمار زیادی APIهای نامطمئن وجود دارند که از لحاظ امنیتی در خطر بوده و مسئله بروز درزهای امنیتی و اطلاعاتی را تشدید میکند.
2- خودکارسازی، خدمات خرد و APIها به موتور محرک حوزه فناوری اطلاعات بدل خواهند شد. همانطور که شرکتها ساختار سیستمهای فناوری اطلاعات خود را تغییر میدهند، بسترسازی به روندی غیر قابل مهار بدل شده است. این مسئله با توانمند کردن APIهایی که تا پیشازاین برای دسترسی به سرویسهای داخلی و خارجی استفاده میشدند، چالاکی و سرعت بیشتری را برای محصولات موجود و جدید به ارمغان میآورد. سودهای سرشاری در خدمات خرد نهفته و APIها بخشی مهم و کلیدی در ارائه اینگونه خدمات محسوب میشوند.
3- بهرهگیری از اطلاعات، اهمیت حیاتیتری برای مالکان APIها خواهد یافت. این روند در سالهای اخیر در حال اوجگیری و گسترش بود و پیشبینی میشود که هرچه APIها نقش پررنگتری در کارکردهای درآمدی شرکتها، نظارت بر رفتار کاربر نیز اهمیت بیشتری خواهد یافت. این مسئله نهتنها در کسبوکارهای مبتنی بر اطلاعات و داده که بهصورت مستقیم از APIها پولسازی میکنند بلکه در آن بخش از صنعت APIها که در آن استفاده از API در خدمترسانی به مشتری نقش دارد، نیز کاربرد دارد. همچنین برآورد میشود که اطلاعات (مانند اینکه چه کسی از API استفاده میکند، چه میزان استفاده میکند و با چه الگوی ارتباط برقرار میکند) از اهمیت بسیار زیادی برای زیرساخت API برخوردار باشد.
4- فناوری دو سرعته (two speed IT) به پلتفرمهایی برای موفقیت در شرکتهای بزرگتر بدل خواهد شد. ایده فناوری اطلاعات دو سرعته چیزی جدیدی نبوده و در سالهای اخیر اهمیت پیدا کرده است.
بااینحال، شاهد آن هستیم که فناوری اطلاعات دوسرعته به شکل روزافزون و به اشکال و طرق مختلف بهعنوان یک راهبرد ایجاد پلتفرم به کار گرفته میشود. در حالت اول، بخشی از سازمان بر بازطراحی و تغییر ساختار سیستمهای هستهای قدیمیتر تمرکز دارد تا این سیستمهای قدیمیتر را به مجموعهای از APIهای مطمئن و قابلاستفاده مجدد تبدیل کند.
از سویی دیگر، در حالت دوم، درحالیکه بخشهای دیگر این APIهای تجدید ساختار شده را برای ارائه کاربردهای جدید به خدمت میگیرند. این الگو در هر دو بخش سازمان ایجاد نوآوری میکند.
5- کاربرد اینترنت اشیا و APIها شاهد رشد گستردهای در آینده نزدیک خواهد بود. ظرفیت کاربردهای ابزارها و دستگاههای متصل به اینترنت، بسیار گسترده بوده و عاملی برای افزایش بهکارگیری API محسوب میشود. از حالا میتوان نمونهها و مصادیق فراوانی از بهکارگیری و کاربردهای اینترنت اشیا را برشمرد.
6- الگوهای لحظهای، برنامهریزی شده و فرا رسانهای، به بخشهای اصلی طراحی API بدل خواهند شد. در بسیاری از همایشهایی که با این موضوع برگزار شده، بخشی از رویداد به موضوع APIهای لحظهای، مبتنی بر رخداد و بهخصوص گونههای فرا رسانهای اختصاصیافته است.
درحالیکه تا امروز این موارد تنها یک نوع از APIها قلمداد میشدند، انتظار و برآورد این است که این تکنیکها و ساختارها به بخشهای اصلی جریان غالب طراحی API بدل شوند. بااینحال، هنوز تفاوتهای زیرساختی میان APIهای مختلف وجود دارد ولی تکنیکهایی که هرکدام از این روشها بکار میگیرند، بخش از یک الگوی طراحی واحد را شکل میدهد.
7- اهمیت مدیریت API در هر دو بخش عمومی و خصوصی افزایش خواهد یافت. در حال حاضر، APIها یکی از دغدغههای اصلی شرکتها محسوب میشود چرا که مدیریت مؤثر و کارآمد آن، نقشی اساسی در رسیدن به موفقیت ایفا میکند. امنیت، مقیاسپذیری، سهولت کاربرد از این به بعد گزینههای انتخابی و اختیاری در اقتصاد APIها محسوب نمیشوند و به به الزامی همیشگی تبدیل شدهاند.
8- کاربران غیرفنی و جذب شهروندان عادی برگ برنده APIها است. بسنده کردن به توسعهدهندگان برای رشد APIها ، کافی نخواهد بود. تجربه کاربران نهایی نیز بسیار حائز اهمیت بوده و نقش مهمی در موفقیت APIها ایفا میکند.
هر روز بیشتر از دیروز، موفقیت API علاوه بر میزان بهرهگیری و استفاده توسعهدهندگان نرمافزاری، به اقبال کاربران غیرفنی و عادی وابسته میشود.
9- شرکتها با چالشهایی جدی در خصوص هویت، امنیت و کنترل دسترسی مواجه خواهند شد. طبق پیشبینیها تشخیص هویت، حریم خصوصی و کنترل دسترسی، از جمله دغدغهها و نگرانیهایی هستند که شکلگیری استانداردهای بیشتر برای APIها را به دنبال خواهند داشت.
شاید فناوری جدیدی در سالهای آینده دراینخصوص ارائه نشود ولی پیشبینی شده است که تأمینکنندگان با پیچیدگی و مسائل حقوقی دشوارتری دستبهگریبان خواهند بود.
با توجه به اینکه «اینترنت اشیاء» و دستگاههای موبایلی به شکلی روزافزون همهگیر میشوند، در نتیجه ما با هویتهای جدید فراوانی مواجه هستیم که نیازمند رسیدگی هستند؛ هویت تأمینکننده، هویت تولیدکننده اپلیکیشن، هویت اپلیکیشن، هویت دستگاه و هویت کاربر بهعلاوه مجوزهای کنترل دسترسی برای هر سطح. پرداختن به این مسائل از جنبه زیرساختی، امنیتی و تجربه توسعهدهندگان چالشی جدی برای APIهای پیچیده محسوب میشود.
10- تعریف و تدوین استانداردها در حوزه API، منجر به رشد انفجاری استفاده از آنها در زمینههای کاربردی میشود. در واقع، کامل شدن معیارها و استانداردهای تعریف API علیالخصوص حرکت از سمت لینوکس بهسوی API باز، اقدام و حرکتی مثبت در این صنعت محسوب میشود. استحکام قالبها و فرمتهای تعریف API این ظرفیت و پتانسیل را دارد تا به ایجاد رشد سریع و انفجار گونه در ابزارها و خدمات سازگار منجر شود اما این در حالی است که هماکنون این سرویسها برای تثبیت جایگاه خود به حمایت سازمانهای مختلف نیازمند هستند. استانداردهای مشترک فرصتی مغتنم را فراهم آورده است.
اتصال بانک پارسیان و سینا به پلتفرم سنباد
به گزارش روابط عمومی پلتفرم بانکداری باز سنباد، این پلتفرم به عنوان یکی از سکوهای فعال در حوزه بانکداری باز کشور با سرمایهگذاری 9 بانک خصوصی کشور و اتصال به بانکهای سینا و پارسیان و ارائه 6 خدمت از جمله سرویسهای انتقال وجه داخلی، ساتنا و پایا و گزارشگیری صورتحساب، ساتنا و پایا فعالیت عملیاتی خود را رسماً آغاز کرد. سنباد هماکنون آماده ارائه سرویس بانکداری باز به کسبوکارهاست.
پلتفرم بانکداری باز سنباد بر سرویسهای مبتنی بر حساب متمرکز است
کسری دولتخواهی، قائممقام سنباد، درباره عملیاتی شدن سرویس بانک پارسیان و سینا در پلتفرم بانکداری باز سنباد گفت: در مجموعه سنباد توانستیم با تجمیع سرویسهای دو بانک پارسیان و سینا که از دو تکنولوژی مختلف در زیرساختهای خود استفاده میکنند، سرویس را به صورت یکپارچه ارائه کنیم. این باعث میشود تجربه بهتری برای مشتری فراهم شود.
دولتخواهی با اشاره به ساختار معماری استاندارد سنباد توضیح داد: در جهان سیستم بانکداری باز، روی حساب است اما در ایران شاهد سرویسهای مبتنی بر کارت هستیم که مغایر با استانداردهای جهانی است. معماری فنی و کسبوکاری سنباد کاملاً منطبق بر استاندارد جهانی و مبتنی بر حساب است. همچنین در این معماری، توجه ویژهای به نقش رگولاتوری شده که منجر به تعامل دوسویه با رگولاتوری از منظر تایید Third Party Providerها و کنترل تراکنشها شده است. دلیل اصلی آنکه در این معماری به نقش رگولاتور توجه شده است، حفظ و تقویت جایگاه نظارتی است که بر اساس استانداردهای جهانی در نظر گرفته شده است.
مهدی خدیشی، مدیر فنی شرکت سنباد، هم با اشاره به طراحی پلتفرم بانکداری باز سنباد گفت: سنباد با معماری جدید ایجاد شده تا تمام مشکلاتی را که در پلتفرمهای مشابه وجود دارد رفع کند و بتواند یک پله صنعت بانکداری کشور را ارتقا دهد. با توجه به تعامل و آشنایی فنی با زیرساختها، اتصال به بانکهای پارسیان و سینا در اولویت قرار گرفت و در همین راستا سرویسهای این بانکها به پلتفرم بانکداری باز اضافه شد.
سنباد، به دنبال تولید محصول بر بستر بانکداری باز
فاطمه گیوی، مدیر محصول شرکت سنباد، با اشاره به محصول بانکداری باز سنباد گفت: سرویس بانکداری باز سنباد با فناوریهای روز دنیا توسعه پیدا کرده و بر همین اساس، زیرساخت core Banking بانک پارسیان و سینا که دو زیرساخت با دو تکنولوژی کاملاً متفاوت است بدون هیچگونه مشکلی در سنباد پیادهسازی شد.
گیوی با بیان این مطلب که به زودی باید منتظر اتصال بانکها و سرویسهای جدید در سنباد بود اظهار داشت: در نظر داریم در آینده نزدیک، سرویسهای ترکیبی و تلفیقی قابل عرضه به بازار تکنولوژی را با توجه به فراهم بودن امکان، پیادهسازی کنیم.
مهران ملکمحمدی، مدیر فروش شرکت سنباد، نیز با اشاره به جذب مشتریان اولیه خاطرنشان کرد: در حال حاضر تلاش کردهایم همزمان با عملیاتی شدن با 10 مشتری اولیه فعالیت رسمی سنباد را آغاز کنیم تا سرویسها به صورت عملیاتی آزمایش شود؛ در واقع، در نظر داریم تا از ابتدای سال 1401 اقدام به فعالیت جدی در حوزه فروش و جذب مشتری کنیم.
مدیر فروش شرکت سنباد با بیان اینکه پلتفرم بانکداری باز سنباد به دنبال توسعه سرویسهاست گفت: با کاملتر شدن سبد خدمات سنباد، مطمئن هستیم به جای اینکه یک کسبوکار با بانک به صورت مستقیم مذاکره و همکاری کند، از سنباد برای ارائه سرویس استفاده کند.
او با اشاره به سرویسهای قابل ارائه سنباد در حال حاضر گفت: سرویسهای انتقال وجه داخلی، ساتنا و پایا و سرویس گزارش انتقال وجه، ساتنا، پایا و صورتحساب در بانک پارسیان و سینا عملیاتی شده و اینها سرویسهای پایه حسابی هستند که 70 الی 80 درصد تراکنشهای حسابی در بومهای بانکداری باز مربوط به آنها میشود.
ملکمحمدی در پایان با اشاره به تعاملات سنباد و مشتریان گفت: سیاست واحد کسبوکار سنباد، پشتیبانی کامل مشتریان برای ایجاد تجربه دلچسب و حرفهای از نقطه ابتدای همکاری یعنی افتتاح حساب تا پشتیبانی سرویس عملیاتی است. برای مشتریان اولیه نیز تسهیلاتی ویژه برای همکاری در نظر گرفته شده است و علاقهمندان میتوانند برای استفاده از این فرصت، همکاری خود را با سنباد سریعتر شروع کنند.
کنسرسیوم سنباد، مجموعه فعال در حوزه خدمات بانکداری باز و OPEN API است که با مشارکت و سرمایهگذاری 9 بانک شامل بانکهای پاسارگاد، سپه، سامان، پارسیان، سینا، ایرانزمین، کارآفرین، سامان و موسسه مالی و اعتباری ملل تشکیل شده است.
سنباد حرکتی استراتژیک در بانکداری باز است
به گزارش روابط عمومی پلتفرم بانکداری باز سنباد، تیتر یک شماره سی و نهم هفته نامه کارنگ به گفتگو با احمد میردامادی، مدیرعامل شرکت سنباد فعال در حوزه بانکداری باز اختصاص یافت. میردامادی در این گفتگو به چالشهای اقتصاد نوآوری، از بانکداری باز و روند آن در ایران و جهان پرداخت؛ همچنین، مدیرعامل سنباد با تاکید بر آینده روشن سنباد به عنوان بازیگر جدید بانکداری باز در ایران، از مزایای سنباد سخن گفت. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
برای شروع، خوب است تعریفی از بانکداری بازداشته باشیم. این نوع از بانکداری چه تفاوتی با بانکداری سنتی دارد؟ روند حرکت کشورهای پیشرفته در این زمینه به چه شکل است؟
توصیف و چیستی بانکداری باز، تا حدودی شاید مبهم به نظر برسد.در واقع در بانکداری باز، خدمات بانکی دیگر محدود به شعبهها نمیشوند و به یاری ابزارهای فناوری اطلاعات، پلتفرمهای مناسبتری برای آن تعریف میشوند. از جمله در این مدل کاربران این شانس را دارند تا با مقایسه خدمات مالی شرکتهای مختلف، مناسبترین سرویس را برای خود انتخاب کنند. من ترجیح میدهم بیشتر از شرایط و نتایج این مدل کسبوکار صحبت کنیم تا بهتر متوجه کارکردهای آن شویم. شاید دلیل ارجحیت بانکداری باز نسبت به بانکداری سنتی، این است که جامعه جهانی که در حال تبدیل به یک جامعه دیجیتال است طبعاً نیاز به فرایندهای دیجیتال دارد و بهویژه این شامل حال تسهیلات و تبادلات مالی نیز میشود.
به این معنی باید تعاملی میان نهادهای ارائهدهنده خدمات شکل بگیرد. چنین کاری بهسادگی ممکن نمیشود، مگر اینکه همه فرایندها در فضای رایانش ابری انجام شود. این فضای ابری الزاماتی دارد، از جمله اینکه اشتراک و یکسانسازی APIها میتواند در اینجا نقش مؤثری ایفا کند. در اصل بانکداری باز به دلیل ایجاد یک دروازه واحد میتواند تأثیر مهمی روی چابکی، هزینه و توسعه کسبوکارها داشته باشد.
بهعلاوه نکتهای که کمتر در بانکداری باز به آن پرداخته شده و موجب ایراد ابهام امنیتی در این نوع ارائه خدمات شده، موضوع تقلب است چون سرویس در اختیار طرفهای سوم قرار میگیرد که لزوماً برای تأمینکننده شناخته شده نیستند. اما واقعیت آن است که چون در اینجا رفتار مشتری در حالتهای مختلف مورد بازبینی قرار میگیرد، کشف تقلب (Fraud) در آن بسیار سریع است و در مراحل اولیه ورود کاربر بهسرعت این موضوع مشخص میشود. درحالیکه در یک بانک سنتی به دلیل اینکه یکرویه ثابت دارد، میتوان با شناسایی رویه و نقاط ضعفش، مرتکب تقلب شد. ولی اینجا چون ترکیبی از رویههای مختلف را داریم، بهسختی میتوان در آن تقلب کرد.
موضوع دیگری که با شیوع کووید 19، نیازش بیش از هر زمان دیگری احساس شد، این است که اقتصاد دیجیتال به دنبال کاهش تقاضای سفر یا مراجعات حضوری است. کاهش تقاضای سفر باعث میشود تا حرکت و حضور کاهش پیدا کند و این مسئله نیازمند ابزار دیجیتال است. کارایی این ابزار دیجیتال لزوماً از یک مبدأ حاصل نمیشود؛ بنابراین حرکت به سمت اشتراک منابع بسیار مهم است. اشتراک منابع هم یعنی همافزایی تأمینکنندگان که بهعنوان نمونه در تعامل بین بانکداری باز میتواند، به دلیل نوع تعاملی که این مدل از بانکداری ایجاد میکند. موضوعاتی چون امنیت اطلاعات و بهرهگیری از تکنولوژی بلاکچین نیز در آن بسیار مؤثر است. این را هم تأکید کنم که مشابه ساختار PSPها هیچ اطلاعاتی از کاربران حقیقی یا حقوقی در کانالهای بانکداری باز رسوب نمیکند و هر سامانه تنها به بخشی از اطلاعات دسترسی دارد که طبق پروتکلها خود مشتری اجازه داده است.
بانکداری باز چه تأثیری میتواند کسبوکارهای نوآور بگذارد و چه نمودی در این جنس از اقتصاد خواهد داشت؟
اقتصاد دیجیتال در پیشبرد و شکوفایی اقتصاد نوآوری و نوآفرینی بسیار اثرگذار است. در اقتصاد نوآوری لازم است به هستههای کوچک و کسبوکارهای کوچک و متوسط (SME) آزادی و قدرت عمل دهید و این امکان را در اختیارشان بگذارید که ایدهای که در ذهن دارند، بهسرعت پیادهسازی کنند؛ بنابراین باید دسترسی آسانی به ابزارها و منابع اطلاعاتی داشته باشند. همچنین این روند باید بسیار کمهزینه باشد، زیرا ترکیب کسبوکارهای کوچک قرار است با هم ترکیب شوند و محصولات و خدمات نوآورانهای را به جامعه عرضه کنند و آنها توان پرداخت هزینههای سنگین را ندارند. مضاف بر اینها، امکاناتی که در اختیار کسبوکارهای کوچک و متوسط قرار میگیرد، باید چابک باشد.
وقتی همه این ویژگیها را در کنار هم قرار میدهید، درمییابید که سیستمهای سنتی امکان ارائه آن را ندارند. وقتی میخواهید با یک نهاد مالی مثل بانک تعامل کنید، اولاً این نهاد بسیار سنگین است و این به ضرر کسبوکار کوچک تمام میشود. ثانیاً چابک نیست و کسبوکار کوچکی که زمان رسیدن محصول یا خدمتش به بازار باید بسیار کوتاه باشد، زمان را در این تعامل از دست میدهد. ثالثاً هزینه این تعامل برای کسبوکارهای کوچک سنگین است.
در دورهای نهادهای حاکمیتی در برج عاج قرار داشتند و تعامل با آنها مستلزم آن بود که طرف مقابل هم الزاماً مجموعه بزرگی باشد. اما واقعیت این است که در حال حاضر اقتصاد در دستان کسبوکارهای خرد است که با ترکیب سرویسها در اقتصاد نقش بسیار سازندهای دارند، بنابراین باید سازوکاری ایجاد شود که آنها بتوانند وارد تعامل شوند.
در این مسیر مجموعه مواردی که گفته شد، ما را ملزم میکند که به سمت محصولات و نحوه ارائه محصولاتی برویم که این نیازها را پوشش دهد. به نظر میرسد بانکداری باز یکی از بهترین گزینههاست. واقعیت این است که در این حوزه نمیتوان با قطعیت سخن گفت، زیرا همه چیز در آن نسبی است. اقتصاد موجودی سیال و تغییر کننده با زمان است و شما باید ابزارهایی داشته باشید که بتوانند خود را با شرایط تطبیق دهند و ظاهراً میتوانیم بگوییم هم اکنون بانکداری باز این ویژگیها را بسیار بهتر از مدلهای دیگر دارد.
یعنی ممکن است در آینده تغییراتی اتفاق بیفتد که نقش بانکداری باز تغییر کند و یا کنار گذاشته شود؟ یا ساختار درستی دارد که فقط ممکن است اصلاحاتی روی آن صورت پذیرد؟
این اتفاق که بانکداری باز بر اسلاف خود غلبه میکند اجتنابناپذیر است. واقعیت این است که شما نمیتوانید درخواست ابزارهای تجارت به شکل دیجیتال داشته باشید ولی نخواهید این را روی مبادلات مالی و بانکی اعمال کنید. این غیرممکن است.
لذا یا باید کل سیستم را سنتی نگه دارید که غیرممکن است، زیرا نمیتوان خود را از حرکت جهانی آن هم با این سرعت و شتاب جدا کرد و این خواست و نیاز جامعة امروزی و بهویژه نسلهای Y و Z است و یا باید همه اجزا از جمله بخش پرداخت و تبادل را نیز دیجیتالی کنید؛ بنابراین از این روند گریزی نیست. فعلاً به نظر میرسد بهترین راهکار برای دیجیتالی شدن ابزارهای مالی، بانکداری باز است. به همین دلیل هم بسیاری از کشورهای دارای اقتصاد مدرن به این سمت حرکت کردهاند.
بهعنوان نمونه کاربرد پرداختهای مبتنی بر حساب در سامانههای بانکداری باز افزایش قابلتوجهی داشته است.
بر اساس اطلاعاتی که در دست است تا پایان سال 2021 میلادی، در انگلستان بیش از 5/2 میلیارد پوند با استفاده از ابزارهای بانکداری بازپرداخت شده که به طور قابلتوجهی خطر تقلب، خطای مشتری هنگام پرداخت و همچنین هزینه تراکنش را کاهش میدهد و باعث صرفهجویی در هزینه مالیاتدهندگان نیز میشود. در پایان سال 2021، در مجموع بیش از 6/26 میلیون پرداخت بانکداری باز انجام شده که نشاندهنده افزایش 500 درصدی آن طی یک سال اخیر بوده است.
این پلتفرمها 5/4 میلیون نفر کاربر فعال دارند که 9/3 میلیون نفر کاربران حقیقی هستند و تقریباً هر شش ماه، یک میلیون نفر به تعداد این کاربران افزوده میشود. یک نظرسنجی در اروپا اعلام کرده که فینتکهایی که از بانکداری باز استفاده کردهاند، کاهش 50 درصدی هزینهها را گزارش دادهاند و بیش از 70 درصد آنها از این نوع سرویس راضی بوده و توصیه کردهاند که این میتواند ادامهدار باشد. بر اساس این آمارها درمییابیم که این سیستم بهسرعت درحالرشد است. این آمار در بریتانیا بهخصوص از این نظر حائز اهمیت است که در میان کشورهای اروپایی همیشه مرکز شاخص نهادهای مالی بوده است و هر زمان که روندی در این کشور با همه محافظهکاریها و آیندهنگریهای نهادهای مالیشان شکل میگیرد، میتواند نشاندهنده جدی بودن آن روند در کشورهای توسعهیافته باشد.
نگاهی به آمار 20 نو بانک اول دنیا نیز نشان از اهمیت و جدیت این روند دارد. اعداد و ارقام نئوبانکها ازاینجهت که ابزارها و رویکردهای مشترکی با بانکداری باز دارند، مهم هستند. شیمه (Chime) که بزرگترین نئوبانک دنیاست، ارزشی در حدود 5/14 میلیارد دلار دارد و ارزش بیستمین نئوبانک جهان، آسپیریشن (Aspiration) بیش از 5/0 میلیارد دلار است. درست است که این نئوبانکها در اندازه بانکهایی معظمی نظیر HSBC یا لویدز (Lloyds) نیستند، اما وقتی سرعت رشدشان را میبینید، متوجه میزان اهمیتشان میشوید. وقتی بانکی در یک دوره پنجساله در آمریکا جنوبی و در کشوری مانند برزیل توانسته رشد عجیبی مثل ان یو (NU) داشته باشد، درمییابید در ادامه مسیر هم اتفاقات بزرگتری برایش رقم خواهد خورد و بانکداری سنتی ممکن است بخش عمدهای از مشتریان خود را از دست بدهد و این اصلاً اتفاق دوری نیست.
پتر دراکر میگوید در حوزه تجارت مدرن پیش از هر چیزی باید بدانیم چهکارهایی را نباید انجام دهیم! همین جمله مرز خوبی میان بانکداری باز با بسیاری از تحولات دیگر ایجاد میکند.
همانطور که خودتان اشاره کردید، نئوبانکها قرابتهایی با پلتفرمهای بانکداری باز دارند. در مورد نئوبانکها تحلیلهایی در جهان نوشته شده که میگویند چنانچه عمر نئوبانکها، میزان درآمد و میزان بدهیهایشان را با بانکها سنتی مقایسه کنید، متوجه فاصله بسیار معنادارشان میشوید؛ بنابراین نباید در موردشان ذوقزده شد و تصور کرد که آینده از آنِ آنهاست، بلکه باید منتظر ماند و دید که در آینده چه اتفاقی برایشان رخ میدهد. نظر شما در این باره چیست؟
من نزدیک به سه دهه ارتباط نزدیکی با حوزه فناوری داشتهام و در دهه اخیر هم در حوزه بنکینگ فعالیت جدی کردهام. چیزی که من طی این مدت مکرراً مشاهده کردهام این است که نوآوریها در ابتدا نادیده گرفته میشوند و حتی در برخی موارد برخوردهای ناخوشایند و قهری با آنها صورت پذیرد. این ربطی به کوچک یا بزرگ بودن آن کسبوکار یا حوزه نیز نداشته است. ما این برخورد را با آمازون که زمانی کتابفروش بود و الان بزرگترین خردهفروش است و هیچکس نمیتواند نادیدهاش بگیرد، دیدهایم.
حتی در مورد گوگل که در ابتدا یک موتور جستوجوی ساده بود ولی الان میتواند کاملاً جریان اطلاعاتی را در جهان تغییر دهد، این اتفاق رخ داد. رمزارزها را نیز در ابتدا یا نادیده میگرفتند یا به دیده تحقیر به آنها مینگریستند. اما دیدیم بیتکوین که ارزشش از چند دلار شروع شده بود، حالا چند ده هزار دلار ارزش دارد. در مورد استیبلکوینها که شرایط از این هم متفاوتتر است و میبینیم حجم زیادی از تبادلات از طریق تتر انجام میشود، با اینکه تتر می تواند مستقیما تحت نفوذ بانک مرکزی آمریکا نباشد و فدرال رزرو نمیتواند روی آن تأثیر مستقیم بگذارد. این را میبینیم که هر زمان این مخالفان از استدلال بازمیمانند، به دغدغههای امنیتی پناه میبرند و میگویند فلان نوآوری، موارد امنیتی را رعایت نمیکند.
در مورد بانکداری باز و نئوبانکها هم همین شرایط حکم فرما است. گمان میکنم حرفهای اینچنینی را معتقدان به بانکداری سنتی میزنند که طبیعی هم هست. این نگرانی گاهی از عدم شناخت میآید و معمولاً هم در جایی که بانکداری باز یا هر تکنولوژی دیگری وارد میشود، در برابرش مقاومت میکنند. البته برخی نگرانی واقعی در مورد امنیت اطلاعات و حقوق مشتری و حفظ حریمش دارند. اما بعضی دیگر نگران شفافیتی هستند که این سیستمها ایجاد میکنند و طبعاً تغییر دشوار است بهویژه برای کسانی که ذهن و نگاهشان روی سیستم های سنتی قفل شده است .
در حقیقت فناوریهای اینچنینی، خصوصاً بانکداری باز بهشدت فضای شفافی ایجاد میکنند، زیرا در این میان نهادی وجود ندارد که بخواهد کنترلی روی اطلاعات داشته باشد و دیده شدن یا نشدن این دادهها، به صاحب اصلی اطلاعات بستگی دارد و او دربارهاش تصمیم میگیرد.
در اصل در اینجا برآیند شعور اجتماعی است که قانونگذاری میکند؛ همان اتفاقی که در ارزشگذاری رمزارزها رخ میدهد. در واقع همه نسلهای جدید فناوری، اعم از بلاکچین، رمزارزها ، نئوبانک، بانکداری باز و... که از این لحاظ به هم شبیه هستند که هیچ نهاد یا شخصی در آنجا قانونگذار مطلق نیست و قانون بر اساس رفتار کاربرانی که در آن فضا هستند، به وجود میآید.
بازیگران قدیمی - در اینجا بانکداری سنتی - قصد دارند در زمین بازی بمانند، باید به این گفته «پیتر سِنگه» توجه کنند که میگوید: «بیایید سی سال گذشته را مرور کنیم. دوران پیش رو چندان آرامتر از گذشته نخواهد بود. و ما حتماً دچار مخمصه خواهیم شد، اگر در رفتارهایمان تغییری ایجاد نکنیم.» این حرف به نکته خیلی مهمی اشاره میکند؛ اصلاً لازم نیست هوشمندی چندانی به خرج دهید و کافی است نگاهی به پشت سرتان بیندازید تا تغییراتی که ایجادشده را ببینید. تغییرات آینده اگر با سرعت بیشتری اتفاق نیفتد، قطعاً کندتر نخواهد بود.
چنانچه این بازیگران سنتی برنامه مهاجرت (migration Plan) خود را بر اساس منافع خود و مشتریانشان تنظیم نکنند، حتماً این بازی را خواهند باخت.در صورتی که بازیگران قدیمی - در اینجا بانکداری سنتی - قصد دارند در زمین بازی بمانند، باید به این گفته «پیتر سِنگه» توجه کنند که میگوید: «بیایید سی سال گذشته را مرور کنیم. دوران پیش رو چندان آرامتر از گذشته نخواهد بود. و ما حتماً دچار مخمصه خواهیم شد، اگر در رفتارهایمان تغییری ایجاد نکنیم.» این حرف به نکته خیلی مهمی اشاره میکند؛ اصلاً لازم نیست هوشمندی چندانی به خرج دهید و کافی است نگاهی به پشت سرتان بیندازید تا تغییراتی که ایجادشده را ببینید. تغییرات آینده اگر با سرعت بیشتری اتفاق نیفتد، قطعاً کندتر نخواهد بود. چنانچه این بازیگران سنتی برنامه مهاجرت (migration Plan) خود را بر اساس منافع خود و مشتریانشان تنظیم نکنند، حتماً این بازی را خواهند باخت.
توجه شما را به کتاب «Breaking Banks» نوشته «برت کینگ» که به نام «گسست بانکها» ترجمه شده است، جلب میکنم. آنجا کاملاً نقشه راهی مشخص شده که نشان میدهد کدام قسمت از بانکهای سنتی در حال از بین رفتن است. مثلاً تسهیلات خرد کمکم از انحصار و کنترل بانکها خارج میشود و سیستمهای دیگری جایگزین آن میشوند یا مبادلات در فضای شبکه های اجتماعی شکل می گیرند و در نتیجه اهمیت سیستمهای اعتبارسنجی و بیمهها دوچندان خواهد شد و نقشهای جدیدی پیدا میکنند. حتی در کشور ما که محافظهکاری در سیستمهای مالی بیشتر است، این اتفاق در حال وقوع است. به نظرم بانکداری سنتی به جای رد کردن این سیستم جدید، باید به این فکر کند که چگونه میتواند یک همزیستی مسالمتآمیز با این فناوریها داشته باشد و این انتقال نسل را آرام و نرم به سرانجام برساند.
شما در صحبتهایتان اشاره کردید که عقل جمعی درباره قوانین فناوریهای نو، از جمله بانکداری باز، تصمیمگیری میکند. اتفاقاً یکی از ایرادهایی که سنتیها به این فناوریها میگیرند، همین است و معتقدند باید یک نهاد یا عقل کل روی این سیستم نظارت داشته باشد، وگرنه ممکن است سیستم به بیراهه برود. شما در این باره چه فکری میکنید؟ به طور کلی چه مخاطراتی در حوزه بانکداری باز وجود دارد و راهحلهای رفع این خطرات چیست؟
این موضوعی که شما به آن اشاره کردید، همواره در گذر از سنت به مدرنیته اتفاق میافتد. مسئله «خرد جمعی» بسته به جامعه و نوع نگاه عقلای قوم فرق میکند. این اتفاق به هر حال میافتد و جمع، نظر خود را غالب میکند. این برای همه حوزهها اعم از فرهنگ و سیاست و اجتماع نیز صادق است. مثل این است جریان آب با شدت در حال حرکت است که شما میتوانید این جریان را کانالیزه کنید و در پشت سد درست از آن استفاده کنید یا با بیتدبیری، آن را به سیلی بنیانکن تبدیل کنید.
به نظر میرسد نادیده انگاشتن این حرکت، آن را به سمت تخریبگری سوق میدهد، در حالی که اگر برایش قواعد درستی بگذاریم (که این قواعد نیاز به رگولاتور آگاه و دانشمحور دارد)، حرکت خرد جمعی در گروههای حرفهای متمرکز میشود؛ این بدان معناست که افرادی با افزودن دانش و آگاهی به جمع، راهنمای مسیر خرد جمعی باشند. بنابراین گریزی از خرد جمعی و اتخاذ تصمیم بر اساس خواست غالب جامعه نیست و فقط میتوان از مسیرهای حرفه ای به جامعه مخاطب آگاهی داد تا تصمیم درستی اتخاذ کنند.
تمام این مقدمات را گفتیم که به پلتفرم بانکداری باز «سنباد» برسیم. لطفاً بفرمایید که سنباد با چه تفکری و بر اساس چه نیازی شکل گرفت؟ چون ما پلتفرم بانکداری باز دیگری هم در کشور داریم. وجه تمایز این پلتفرم چیست که لزوم راهاندازی سنباد را احساس کردید؟
سرمایهگذاری 9 بانک در سنباد با هدف توسعه بانکداری باز سنباد پلتفرم بانکداری باز 9 بانک ایران زمین، پارسیان، پاسارگاد، سامان، سپه(انصار)، سینا، شهر، کارآفرین، ملل است. به گمانم با توجه به شرایط حاکم بر جامعه امروز کشور، حرکت سنباد پیشروتر از زمان بود، از این جهت که نهادهای که نوعی تمامیتخواهی در ذات رقابتی خود دارند، به این نتیجه رسیدند که در اشتراک منافع میتوانند نتایج بهتری بگیرند. این اتفاق خوبی بود، زیرا بانکهایی از گروههای مختلف از نظر ساختاری و زیرساختی که دارای گروههای مشتری متفاوتی بودند، تصمیم گرفتند تعامل کنند و پلتفرم مشترکی داشته باشند. این نشاندهنده همان الزاماتی است که گفته بودم وضعیت را تغییر میدهد.
اول اینکه هزینه بانک کاهش مییابد و نحوه تعاملش با مشتریانی که هرکدام نگاهها و خواستههای متفاوتی دارند، سادهتر میشود. به علاوه وقتی که مشتری با یک API واحد برخورد میکند، هم هزینه ارتباط و بهرهگیری از خدماتش پایین میآید، هم در زمان صرفهجویی میکند. در ادامه مسیر نیز هزینه تغییر کم خواهد شد، زیرا هرکدام از این بانکها حتماً تغییراتی دارند و این API واحد هزینه تغییرات را به یکنهم کاهش میدهد
الزام بازار، خصوصاً برای نهادی مالی که هزینه و درآمد در آن اهمیت بسیاری دارد، تصمیمگیرندگان را متوجه این موضوع کرد که بهتنهایی هزینههای سنگینی را متحمل میشوند تا مشتریای را جذب کنند که در نهایت تنها مشتری آنها نیست و از بقیه نیز سرویس میگیرد، چون هر بانکی فقط میتواند بخشی از نیاز یک مشتری را رفع کند. به همین دلیل آنها دریافتند که بهتر است کنسرسیومی از چند بانک تشکیل دهند. به این ترتیب این بانکها سرویسهایشان را به اشتراک میگذارند. این اتفاق نتایج خوبی دارد.
اما چرا با وجود کنسرسیومهای دیگر، سرویسگیری از همانها اتفاق نیفتاد و کنسرسیوم دیگری تشکیل شد؟ به دلیل اینکه ما هنوز در تعاملات بیزینسی بالغ عمل نمی کنیم ، شکلی از تمامیتخواهی و انحصارگرایی در بخشهای مختلف داریم. بنابراین وقتی مجموعه ای شکل میگیرد ولی از ابزارهایش بهدرستی برای سرویسدهی استفاده نمیکند و بعضاً مقاومتهایی در لایه های مختلف آن حس میشود، بازار را به این نتیجه میرساند که باید کنسرسیوم دیگری تشکیل شود. دور از ذهن نیست که در ادامه کنسرسیومهای دیگری نیز شکل بگیرند. اما معتقدم در اینجا هم مثل بسیاری از مسیرهای دیگر به تعادل خواهیم رسید و هرکدام بر اساس میزان پاسخگوییشان به نیازهای بازار، سرعت، نحوه تعامل و درکی که از حرکت بازار دارند، جایگاه خود را پیدا میکنند؛ به این شکل که چند سرویسدهنده نقشهای اصلی را بازی میکنند و باقی سرویسدهندگان نقشهای مکمل کوچک.
به نظر من سنباد حتی پیش از اینکه حرکتی کند هم یک موفقیت بزرگ بود، همین که تعدادی از بانکها با زاویههای ذهنی متفاوت در کنار هم قرار گرفتهاند تا API واحد و تجربه کاربری مناسبتر به مشتری ارائه دهند، نشان از آن دارد که نیازهای بازار را درک کردهاند و آمادگی پاسخگویی به آنها را می سازند.
نقطه شروع از کجا بود؟ چون به هر حال برای هماهنگی این 9 بانک، کسی باید پیشقدم میشد.
این ایده در کانون بانکهای خصوصی و کمیته بانکداری باز مطرح شده بود و نمایندگان بانکهای حاضر که ذهنهای روشنی داشتهاند، وقتی در این مورد با یکدیگر صحبت میکنند، به این نتیجه میرسند که به جای اینکه هرکدام یک کپی بسازند، بهتر است که در کنار هم ابزاری را بسازند و هرکسی به اندازه مشتریای که در سیستم خواهد داشت، از آن منتفع شود. مطمئناً تعاملات در ادامه مسیر اینچنین نخواهد بود، اما متعقدم که به هر حال این اقدام یک حرکت رو به جلو و روشنیبخش است.
شما چه برنامهای برای آینده سنباد دارید تا بتوانید در این بازار که بهزودی رقابتی تر هم میشود، موفق شوید؟
اولاً در مورد سنباد، به دلیل اینکه نهادهای مالی آن را تشکیل دادهاند، در زمانی معقول منتظر رسیدن به سود است، اما نه در کوتاهمدت؛ زیرا حرکتهای استراتژیک به زمان نیاز دارد. بنابراین ما فکر میکنیم در بازه زمانی دو ساله بتوانیم جایگاهی معقول در تراکنشهای بانکداری باز پیدا کنیم.
در این میان، چیزی که به عنوان آفت، بانکها را نگران میکند، این است که بانکداری باز بازار بانکهای سهامدار و غیرسهامدار را تحتتأثیر قرار دهد. درست است که این کیک بزرگتر میشود و ما هم از آن سهمی خواهیم داشت، اما بالاخره سهمی از کیک قدیمی کاسته میشود. به همین دلیل نیاز است با سیاستی تعاملی با بانکها کار را پیش ببریم که تا حد امکان، مشتریان موجودشان را تحتالشعاع قرار ندهیم. این کار با اعمال برخی سیاستها شدنی است، مثلاً اگر کسی الان مشتری بانکی است و میخواهد از امکانات بانکداری باز استفاده کند، منافع آن مشتری را به خود همان بانک منتقل کنیم.
بانکداری باز در نهایت ارتباط بین سرویسگیرنده ها که عمدتاً فینتکها هستند و لایه تأمینکننده سرویس که بانکها و نهادهای مالی (یا غیرمالی) دیگرند، را تسهیل میکند. بنابراین اینجا حجم زیادی از سرویسها را داریم که با سرویس بانکی شروع میشود، اما الزاماً به آن منتهی نمیشود و سرویسهای دیگری به آن افزوده میشود. از سویی دیگر فینتکهایی داریم که خودشان از جنس تأمینکنندگان هستند و اپراتوری که از سویی سرویسدهنده است، ممکن است از سمتی دیگر سرویسگیرنده باشد.
در این فرایند مانند تمام کنسرسیومهای بانکداری باز دیگر، به دنبال این هستیم که حجم بیشتری از مشتریان را به سمت خود بکشانیم. این کار الزاماتی دارد. اولاً کنسرسیومی موفق خواهد بود که بتواند نشان دهد که از اطلاعات کاربران خود حفاظت میکند. به همین خاطر ما تمرکزی بسیاری جدی روی بلاکچین داریم، نهفقط به این خاطر که ترند بازار است، بلکه به این دلیل که از بلاکچین میتوان در حفظ امنیت اطلاعات بهخوبی استفاده کرد. ثانیاً چابکی در عین سادگی ویژگی بسیار مهمی است که به نحو مؤثری روی موفقیت تأثیر میگذارد. در نهایت نیز موضوع هزینه مطرح است. اگر بتوانید هویت هزینه را برای سرویسگیرنده ایجاد کنید و سرویسدهنده نیز بهینگی هزینهها را ببیند، در موفقیت کار بسیار مؤثر است.
در حال حاضر این پلتفرم در چه مرحلهای قرار دارد و مزیت رقابتی آن چیست؟
سنباد این شانس را داشت که اولین نباشد، در نتیجه برخی از خطاهای بازار را دیده و درصدد تکرار نکردن آنها و اصلاحشان است. ما از تجربه دیگران بهره بردهایم تا کمخطاتر وارد شویم و چابکتر و سریعتر باشیم. برای نمونه در مقایسه با مجموعههای مشابه که نزدیک به سه سال طول کشیده تا به یک پلتفرم برسند، ما در نه ماه توانستهایم به این پلتفرم برسیم که به شهادت بسیاری از اهل فن، پلتفرمی قابلاعتناست. یکی از ویژگی های شاخص این است که شما وقتی به قسمت سندباکس پلتفرم ما وارد میشوید، همه ابزارهایی که آنجا استفاده میکنید، تنها با یک کلیک از حالت سندباکس به حالت واقعی تبدیل میشود و هیچ تغییری در کد یا فرآیندها ایجاد نمیشود. موضوع قراردادهای دیجیتالی (Smart Contract) را تا حدی پیادهسازی کردهایم که ترمهایش بر اساس شرایط تغییر میکند.بانکهای جدید به زودی در سنباد عملیاتی خواهد شد!
در حال حاضر اتصال به بانکهای پارسیان و سینا کامل شده و بانکهای پاسارگاد و سامان و ایران زمین نیز در لبه نزدیک به اتصال هستند. به هر حال بانکی که به این موضوع نگاه مثبتتری داشته و سریعتر عمل کرده، زودتر متصل شده است و این خودش تعرفه تشویقی ایجاد میکند، زیرا بانکی که زودتر متصل میشوید، مشتریان متقاضی سرویس ها را به خود جلب میکند و اگر سرویس اش پایدار و معقول باشد مشتری را جذب می کند در واقع اینجا تنها با سرویس بهتر می شود تراکنش جذب کرد. آن دسته از بانکها که محتاطتر بودهاند یا لایه هایی در زیرمجموعه ها آمادگی نداشته اند و یا فرایند بوروکراتیک پیچیدهتری داشتند، دیرتر میپیوندند. این دقیقاً همان وضعیتی است که در بازار به شکل کلی وجود دارد. کسبو کاری که سریعتر وارد عمل میشود، ممکن است ریسکهای بیشتری را متحمل شود اما حتما بازار بهتری را خواهد داشت.چیزی که من در مورد سنباد روی آن تأکید داریم، یکجایی و یکپارچگی سرویسهاست که در کنار سایر ویژگیهایی که پیشتر از آنها یاد کردم، بسیار به اقتصاد دیجیتال و نوآفرینی کمک میکند.ورود به سندباکس
بانک مرکزی به عنوان رگولاتور حوزهای که شما در آن کار میکنید، گاهی عقبگردهایی دارد که به ضرر کسبوکارها تمام میشود. مانند ماجرای لغو احراز هویت غیرحضوری. در چنین شرایطی، مخاطرات فعالیت در این حوزه چیست و شما چه تدابیری اندیشیدهاید تا این تغییر سیاستها کمترین آسیب را به کسبوکارتان وارد کند؟
رگولاتور باید بزرگی کند و پیش از آن راه و رسم بزرگی کردن را بلد باشد و این نیازمند دانش و تجربه است. متأسفانه در شرایط حال حاضر رگولاتورهای ما معمولا دانش کافی از بازار و تحولات آن ندارند؛ لااقل نه به اندازه بخش خصوصی که در میانه میدان است.
چرا؟
چون باید به وجود برخی چیزها اعتراف کنند. مثلاً وقتی در حوزه PSP میگویند سیستم پرداخت قمار را قطع کنید، یعنی حجم معناداری قمار اتفاق میافتد، هر چند در موضوعات اجتماعی به آن اشاره نمیشود. اینجا هم اگر بخواهند درست عمل کنند به سبب شفافیت اجباری که ایجاد می شود اتفاقاتی حاصل می شود که لزوما مطلوب رگولاتور نیست همان طور که در انحصار سرویس به برخی از شرکت های خاص اتفاق افتاده است.
به علاوه بعضی از رگولاتورهای هوشمندتر اجازه میدهند اول بازار شکل بگیرد، بعد بر اساس آن روال ها را تنظیم میکنند. اما با این وجود رگولاتورهای ما تجربه چندان خوبی در این زمینه باقی نگذاشتهاند و نتایج خوبی به دست نیامده است. گاهی قانونی گذاشتهاند برای اجرا نشدن که به نظر من الزام به احراز هویت حضوری در عصر تعاملات دیجیتال که اخیرا دوباره اعلام شد یکی از همینهاست. زیرا این بانک است که مسئولیت احراز هویت مشتری را دارد، حالا اینکه به چه طریقی این کار را انجام خواهد داد، بر عهده خودش است و ریسکش را پذیرفته است.
در صورتی که رگولاتور تا این حد بخواهد در جزئیات روشهای اجرایی دخالت کند، جایگاه خود را از دست میدهد و رفتارش حکم دخالت در کسبوکارها را دارد، نه تنظیم کردن و و فضاسازی مناسب بازار. این اتهام البته با جدیت متوجه رگولاتورهای ما هست، زیرا از آنجا که خودشان در برخی نهادهای اجرایی مالکیت دارند، طبعاً ممکن است این نهادها روی رفتار رگولاتور تأثیر بگذارند و به سمت رقابت با کسبوکارهای خصوصی بروند. کمااینکه انحصار در شبکه شتاب و شبکه شاپرک، تماماً ناشی از قانون نیست و نشان میدهد یا رگولاتور ما جانبدارانه عمل کرده یا به هر دلیلی تحت فشار بوده است
نئوبانک؛ از افسانه تا واقعیت
به گزارش روابط عمومی شرکت سنباد، پنل گفتوگوی شانزدهمین رویداد فیناپ با عنوان «نئوبانک؛ از افسانه تا واقعیت» برگزار شد. در این پنل ولیالله فاطمی، بنیانگذار توسن؛ فرهاد اینالویی، معاون فناوری اطلاعات بانک ایرانزمین؛ محسن زادمهر، مدیرعامل بانکینو؛ امیرحسین داودیان، مشاور توسعه کسبوکار بانکداری باز سنباد و همچنین رسول قربانی، سردبیر راه پرداخت در رابطه با تعریف نئوبانک، نئوبانکبودن نئوبانکهای ایرانی، تأثیر رگولاتوری بر نوآوری بر نئوبانک و دیگر موضوعات به گفتوگو پرداختند. در ادامه مشروحی از این پنل را میخوانید.
اگر رگولاتور به ما مجوز فعالیت مستقل بدهد، قطعاً شاهد یک جهش بزرگ در خدمات نئوبانکی خواهیم بود
محسن زادمهر، مدیر بانکینو در ابتدا در پاسخ به نئوبانکبودن بانکینو گفت: «در تعریف نئوبانک در هیچ جای دنیا توافقی وجود ندارد. اصولاً هم اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، احتمالاً یک جای کار را اشتباه رفتهایم، چراکه نئوبانک مفهوم جدیدی است که هنوز رگولاتوری نشده و چارچوب و ابعادش مشخص نیست. اما حالا بنا بر تعریف فوربس، نئوبانک یک استارتاپ فینتکی است که تلاش دارد با نوآوری در صنعت بانکداری، بانکداری سنتی را به چالش بکشد. همچنین در ساختار و نوع مشارکت معمولاً با یک بانک در قالب سهامداری همکاری دارد و برخی اوقات نیز از یک بانک مادر سرویس میگیرد. بعد از بحران مالی 2008 در انگلیس بانکها دچار چالش جدی شدند و همین اتفاق در آمریکا نیز رخ داد. بر همین مبنا چانگ یا روولوت و دیگران به وجود آمدند. فلسفه وجودی نئوبانک بسیار جالب است و به نظرم آمده تا به کمک فناوری، مخصوصاً گوشی همراه برای نسل جدید، خدمات بانکداری ارائه دهد. ما اصراری نداریم که بگوییم نئوبانک هستیم و آنچه اهمیت دارد، همان نیاز مشتری است و تمرکز ما بر این است تا مسیر ارائه خدمات را تغییر دهیم. در این بازار به نظرم برنده کسی است که پیش از همه مشتری کسب کند و همچنان سودآور هم باشد و نئوبانک باید به سودآوری برسد، چراکه اساساً یک کسبوکار است.»
او در ادامه در رابطه با استقلال عملکردی نئوبانک در ایران گفت: «ما در مسیر راهاندازی استارتاپ آموختهایم که باید محتاطتر جلو برویم و وضعیت اکنون ما و دیگران فعلاً تمام آن چیزی است که میتوانستهایم داشته باشیم. رگولاتور باید مجوز بدهد تا نهادهای مالی جدید شکل بگیرند. اگر رگولاتور این اجازه را بدهد با یک مبلغ مثلاً 50 یا 100 میلیون تومان بتوان نهاد مالی ایجاد کرد، ما نیز همین کار را میکردیم. ولی ما در چارچوب فعلی سعی کردیم نوآوری را عملی کنیم. در دنیا نیز صنعت بانکی جزء پنج صنعتی است که بالاترین حد رگولاتوری در آن جریان دارد و در هیچ کجا ایجاد یک نهاد مالی بهآسانی صورت نمیگیرد.»
زادمهر همچنین به تفاوت مدیریت ریسک در بانک سنتی و نئوبانک پرداخت و گفت: «ما خیلی خوشحال میشویم تا بهعنوان یک نهاد مالی مستقل، نوآوریهای بیشتری ایجاد کنیم و اگر این اتفاق بیفتد، ریسکهای ما نیز به بانک مادر کمتر منتقل میشود. در نئوبانک یک تفاوت عمده با بانکداری سنتی وجود دارد و تلاش ما بر پذیرش ریسکهاست، نه کاهش ریسکها و ما در این فضا میخواهیم ریسکهای بیشتر را متحمل شویم تا نوآوری بیشتری داشته باشیم. اگر این دو نگاه در کنار یکدیگر قرار بگیرند، قطعاً فضای بستهای ایجاد میشود. اما اگر رگولاتوری به ما مجوز فعالیت مستقل بدهد، قطعاً شاهد یک جهش بزرگ در خدمات نئوبانکی خواهیم بود.»
نئوبانک باید یک کلونی از مشتریان را برای خود ایجاد کند
فرهاد اینالویی، معاون فناوری اطلاعات بانک ایرانزمین در ابتدا با اشارهای کوتاه به بانکینو به تعریف نئوبانک پرداخت و گفت: «من البته آقای زادمهر را یک بانکدار دیجیتال میدانم و هم بانکینو را در حوزه بانک در حوزه ریتیل میدانم. نئوبانک از سمت صنعت به سمت بانک میرود نه برعکس، بنابراین اگر بانکی بگوید من نئوبانک میسازم، یعنی سرویس خودم را دوباره در یک کانال دیگر ارائه میکنم، این خیلی قرابتی با مفهوم نئوبانک ندارد و همان بانکداری دیجیتال است. ما در بانک ایرانزمین میگوییم هر بانکی که بخواهد نئوبانک شود، بیاید و ما سرویس مورد نیازش را در حوزه بانکی تضمین میکنیم. بنابراین اگر یک بانکی بگوید من نئوبانک شدم من این را نمیپذیرم. من 16، 17 سال پیش یک شانسی داشتم و یک دوره بورسی برای ژاپن گرفتم و رفتم. در آن زمان دو نئوبانک در ژاپن در حال شکلگیری بود و من مدل کسبوکاری اینها را مطالعه میکردم، در آن زمان فهمیدم که دو کسبوکار سونی و فروشگاه سون الون در پی ایجاد نئوبانک هستند. نئوبانک باید یک کلونی از مشتریان را برای خود ایجاد کند.»
بانکی نئوبانک است که اصلاً کلمه بانک در آن نباشد
در ادامه ولیالله فاطمی، پیشکسوت حوزه فناوریهای مالی و بنیانگذار توسن در رابطه با تعریف نئوبانک در ایران گفت: «اگر تعریف ما از نئوبانک تنها این است که از صنعت بهعنوان یک کانال بازاریابی برای کار ستادی بانک استفاده کنیم و اگر رگولاتوری نیز به همان شکل سنتی باشد، اساساً خیلی نمیتوان انتظار نوآوری داشت. به نظرم بزرگترین رقیب نئوبانکها در ایران خود بانکهای مادر هستند. در این شکل مدیریت و همکاری اصل نوآوری در خطر است و بر اساس سهامداری 51 به 49 نمیتوان از نئوبانک انتظار نوآوری داشت؛ چراکه حاکمیت بانک مادر بر مدیریت نئوبانک ارجح است. بنابراین بر اساس تعریف من بانکی نئوبانک است که اصلاً کلمه بانک در آن نباشد.»
او در ادامه به مدیریت ریسک در نئوبانک اشاره کرد و گفت: «مدیریت ریسک در نئوبانک بر اساس هوش مصنوعی است، چراکه اصالت و احراز هویت مشتری چنین مبنایی دارد. الان ما نمیتوانیم تمام خدمات موجود را از این طریق و بر اساس نظر رگولاتوری انجام دهیم و هنوز که هنوز است بحث احراز هویت و سایر موارد تکلیف روشنی ندارد. وقتی صنعت به سراغ بانک میآید، حاضر است تمام ریسک مشتری را متحمل شود، ولی بانک میخواهد ریسک، صفر باشد. صنعت در اینجا میخواهد از ابزارهای بانکی استفاده کند، اما خارج از بحثهای مدیریت ریسک بانکی. ما در این فرایند نمیتوانیم از اکوسیستم صنعت استفاده کنیم. رگولاتوری ما فعلاً نگاهش به این فضا نیست.»
نئوبانک اساساً اشتهای بانک کاملشدن را ندارد
امیرحسین داودیان، مشاور توسعه کسبوکار بانکداری باز سنباد، در تعریف نئوبانک و حیطه فعالیتی آن گفت: «نئوبانکها وقتی شکل میگیرند، لزوماً وارد کار بانکی نمیشوند، یعنی به مشتری سرویس میدهند، اما وارد عرصه سپردهگیری و ارائه تسهیلات نمیشوند. در ایران نظام بانکداری و قانونگذار عرصه سپردهگیری را منع کرده و با ارائه تسهیلات مشکلی ندارند. ما بر همین اساس با ایجاد انحصار در نظام رگولاتوری میخواهیم کار بانکی انجام دهیم و اعتقاد داریم هرچه بازیگران کمتر باشند، ریسک نیز کمتر است. نئوبانک در این فضا به محل فیزیکی نیاز ندارد و قیدش این است که هرگز فضای فیزیکی ندارد و قرار است خدمات بانکی کامل ارائه دهد. نئوبانک اساساً اشتهای بانک کامل شدن ندارد.»
او در ادامه افزود: «نئوبانک ساخته شده تا از چشم مشتری نگاه کند و در این حالت باید مشتریان را دستهبندی کنید و در بر اساس همین دستهبندی شکل بگیرید. در این نگاه تمام مزیتهای نئوبانک از جمله شفافیت معنادار میشود، چون در حال ایجاد و انجام خدمات برای یک دسته مشتری ثابت است که برای آنها ارزشمند است و استفاده و ساخت فناوری در آن در مقایسه با بانک سنتی نیز معنادارتر است.»
تأثیر رگولاتوری بر نوآوری در نئوبانک
زادمهر در رابطه با تأثیر رگولاتوری در کسبوکار نئوبانکی گفت: «ما برای ارائه یک نوآوری اساساً مراحل سختی را میگذرانیم و در بحث وامینو و تسهیلاتی که ارائه میدهیم، چالشهای جدی داشتیم و برای افتتاح حساب مجبور بودیم تمام سطح ریسکی را که در منابع بالادستی وجود دارد، بهنوعی بپذیریم. با وجود این نوع از رگولاتوری، نوآوری بسیار پرچالش است.»
در ادامه داودیان در رابطه با نگاه بانک مرکزی و رگولاتوری به نوآوری گفت: «یک بخش از نوآوری دست رگولاتوری است و اساس آن نیز با محدود کردن و نه تشویق است. در کشور ما کسبوکارهایی توانستهاند خوب پیش بروند که در ابتدا سراغ رگولاتوری نرفتهاند و کار خودشان را انجام دادهاند. نئوبانک در ایران واقعیت دارد و بالاخره دارد یک اتفاقی در این زمینه میافتد و برای اولینبار نوآوری از جایی جز بانک در صنعت مالی در حال ظهور است. اینکه نوآوری در این زمینه سخت انجام میشود، بهدلیل ماهیت این نوع از بانکهاست، چراکه رگولاتوری بالایی دارند و همچنین وجود آنها تضاد منافع ایجاد میکند و کارهای آنها با نگاه و مدل کاری قبلی هماهنگ نیست. تمام اینها دلایلی است که نوآوری در این فضا را با چالش روبهرو میکند.»
فاطمی نیز در ادامه در رابطه با تأثیر نگاه رگولاتوری بر نئوبانک گفت: «باید قبول کنیم که بزرگترین معضل در این عرصه نظارت بانک مرکزی و مقررات اجرایی است که همچنان در نظارت پیشینی و دستوری میخواهد کار را پیش ببرد، در حالی که در فضای دیجیتال و پلتفرمی میتواند نگاه پسینی داشته باشد و لزومی ندارد در لحظه هر چیزی بررسی شود. نظارت ما بدون فناوری است و هنوز به بلوغ و پختگی نرسیده است.»
تعامل با رگولاتور
اینالویی همچنین در پایان سخنانش در رابطه با تأثیر رگولاتوری بر فضای نئوبانک گفت: «رگولیشن بسیار پیچیده است و در این فضا باید رگولیشن به سمت بانک باشد تا نئوبانک درگیر این فضا نشود. ما در یک بانک دیجیتال تا میتوانیم باید در تعامل با رگولاتور باشیم و این مسئله را به نئوبانک منتقل کنیم و اجازه شکلگیری و رشد آن را بدهیم و به آن خدمات ارائه کنیم.»
بازیگر بیشتر، صدای بلندتر
داودیان در نتیجهگیری از سخنانش گفت: «به نظرم باید یک آفرین به کسانی که تلاش میکنند که مثال بد برای کارشان نباشند و هنوز در این فضا کار میکنند و خسته نشدهاند، بگوییم. در نهایت معتقدم در این فضا هرچه بازیگر بیشتر باشد، صدا نیز بلندتر است و ما نیز باید از این فضا حمایت کنیم.»
استقلال نیاز نوآوری است
زادمهر نیز در پایان گفت: «به نظرم تمام اتفاقاتی که در حال وقوع است، خوب است و هر کاری که مشتری را راضی نگه دارد، قابل تحسین است. این نوآوری در فضای سنتی در همهجا سخت بوده و ما نیز راه سختی در پیش داریم و اگر بخواهیم نوآوری را عملی کنیم، باید به استقلال این بخش توجه شود و بگذاریم این فضای جدید نوآوری را تجربه کند.»
ایجاد یک فضای رقابتی
فاطمی نیز در خاتمه بیان داشت: «امیدوارم این حرکت یک فضای رقابتی در میان مدیران بانکی ایجاد کند تا فضای نوآوری شکل بهتری به خود بگیرد و با مشارکت با صنعت بتوان آن را بهبود بخشید. امیدوارم در رویداد بعدی فیناپ بسیاری از مشکلات کنونی که امروز مطرح شده، حل شده باشند.»
سنباد در رسانهها